آیه 115 سوره بقره

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

[2–115] (مشاهده آیه در سوره)


<<114 آیه 115 سوره بقره 116>>
سوره :سوره بقره (2)
جزء :1
نزول :مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

مشرق و مغرب هر دو ملک خداست، پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آورده‌اید، که خدا (به همه جا) محیط و (به هر چیز) داناست.

مالکیّتِ مشرق و مغرب فقط ویژه خداست؛ پس به هر کجا رو کنید آنجا روی خداست. یقیناً خدا بسیار عطا کننده و داناست.

و مشرق و مغرب از آنِ خداست؛ پس به هر سو رو كنيد، آنجا روى [به‌] خداست. آرى، خدا گشايشگر داناست.

مشرق و مغرب از آن خداست. پس به هر جاى كه رو كنيد، همان جا رو به خداست. خدا فراخ‌رحمت و داناست.

مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست! خداوند بی‌نیاز و داناست!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

To Allah belong the east and the west: so whichever way you turn, there is the face of Allah! Allah is indeed all-bounteous, all-knowing.

And Allah's is the East and the West, therefore, whither you turn, thither is Allah's purpose; surely Allah is Ample-giving, Knowing.

Unto Allah belong the East and the West, and whithersoever ye turn, there is Allah's Countenance. Lo! Allah is All-Embracing, All-Knowing.

To Allah belong the east and the West: Whithersoever ye turn, there is the presence of Allah. For Allah is all-Pervading, all-Knowing.

معانی کلمات آیه

مشرق: شرق (بر وزن قمر) و شروق به معنى طلوع آفتاب و اصل آن به معنى روشن شدن است، مشرق اسم مكان و به معنى محل طلوع مى باشد.

مغرب: غرب به معنى دور شدن است، مغرب محل غروب و دور شدن مى باشد، غروب آفتاب عبارت است از دور شدن و پنهان شدن آن از نظرها.

ثم: اسم اشاره است به مكان بعيد (آنجا).

وجه: وجه به معنى چهره و ذات شىء است ولى در انسان بكار رود، مراد از وجه اللَّه در آيه ذات خداست. رجوع شود به قاموس قرآن.

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.

شأن نزول:

«شیخ طوسی» گوید: ابن عباس گويد: اين آيه رد بر يهوديان است هنگامى كه منكر تحويل قبله به طرف خانه كعبه شده بودند و خداوند فرمود قبله مربوط به جهت خاصى سواى جهت ديگر نيست. چنان كه مشبهه معتقدند و جبائى اين قول را اختيار كرده و اقوى نيز همين است، ابن زيد و قتادة گويند كه مسلمين در موقع نماز به هر طرف كه مايل مي‌شدند، مى ايستادند سپس به توسط آيه «فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِالْحَرامِ» منسوخ گرديد و رسول خدا صلى الله عليه و آله در مرحله اول به طرف بيت المقدس نماز مي‌خواند، ديگران گويند: عبدالله بن عمر هنگام سفر به هر طرف كه راحله در حركت مي‌بود نماز مي‌خواند و معتقد بود كه رسول خدا صلى الله عليه و آله چنين عمل مي‌نموده است و آيه را بر قول و فعل خود تأويل مي‌نمود.

بعضى گويند: درباره قومى نازل گرديد كه در تاريكى شب به نماز ايستاده بودند و جهت قبله بر آنان معلوم نبود وقتى كه صبح شد فهميدند كه نمازشان به طرف قبله نبوده است و خداوند اين آيه را نازل فرمود. چنان كه نخعى و عبدالله بن عامر از پدرش آن را روايت نموده اند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«115» وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيمٌ‌

مشرق و مغرب از آن خداست، پس به هر سو روكنيد، آنجا روى خداست، همانا خداوند (به همه جا) محيط و (به هر چيز) داناست.

نکته ها

يهود بعد از تغيير قبله‌ى مسلمانان از بيت‌المقدّس به كعبه، با ايجاد سؤال، القاى شبهه مى‌كردند كه به چه دليلى قبله تغيير يافته است. هرچند در آيه قبل (106) به اجمال و سربسته، خداوند پاسخ اين‌گونه اعتراضات را بيان فرمود، ولى اين آيه نيز بر اين حقيقت تكيه مى‌كند كه مشرق و مغرب از آن خداست و به هرسو رو كنيد، خدا آنجاست. اگر كعبه نيز به عنوان قبله قرار داده شده است، براى تجلّى وحدت مسلمانان و تجديد خاطرات ايثارگرى و شرك ستيزى ابراهيم عليه السلام است و بدين سبب داراى قداست و احترام مى‌باشد.

چنانكه در رساله‌هاى احكام مراجع آمده است، در نمازهاى مستحبى، قبله شرط نيست و حتّى مى‌توان در حال راه رفتن يا سواره بجا آورد. برخى روايات نيز در ذيل اين آيه، به اين مطلب اشاره نموده‌اند. «1»

جهت قبله به شرق يا غرب باشد، موضوعى تربيتى و سياسى است، اصل و مقصود، ياد

«1». امام باقر عليه السلام مى‌فرمايد: «انزل الله هذه الاية فى التطوع خاصة» اين آيه در مورد نماز مستحبى نازل شده است. تفسير برهان؛ راهنما.

جلد 1 - صفحه 187

خدا و ارتباط با او مى‌باشد. قرآن در ستايش گروهى از بندگان مى‌فرمايد: «يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‌ جُنُوبِهِمْ» «1» آنان خدارا به حال ايستاده و نشسته و خوابيده ياد مى‌كنند.

و يا در پاسخ هياهويى كه براى تغيير قبله درست شد، مى‌فرمايد: «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ» «2» يعنى: اى مردم! نيكى اين نيست كه رو به سوى شرق يا غرب در حال عبادت بكنيد، بلكه نيكى در ايمان واقعى شما به خدا و انجام كارهاى خداپسندانه است.

هرچند در آيه قبل، از بزرگترين ظلم يعنى تخريب مساجد يا منع از مساجد، سخن به ميان آمد و يا اينكه در جاى ديگر مى‌فرمايد: اگر جهاد نبود صوامع و بيع و مساجد ويران مى‌شدند. «3» ولى آيه بشارت به اين است كه مبادا مأيوس شويد و يا احساس نااميدى و بى‌پناهى بكنيد، تمام جهان، محل عبادت و همه جاى هستى قبله‌گاه است.

پیام ها

1- هركارى كه به فرمان خداوند بوده و رنگ الهى داشته باشد، وجه‌اللَّه و عبادت است. «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ»

2- خداوند در همه جا حاضر و بر هر چيز ناظر است. «إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيمٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيمٌ (115)

شأن نزول: ابن عباس نقل نمايد كه چون آيه تحويل قبله نازل شد، مسلمانان روى به كعبه نمودند. يهودان بر ايشان طعن زدند و انكار نمودند:

آيه شريفه نازل شد:

وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ‌: و براى خدا است محل برآمدن آفتاب مانند مكه و كعبه و محل فرو رفتن آفتاب مانند بيت المقدس. فَأَيْنَما تُوَلُّوا: هر جا كه رو كنيد، فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ‌: پس آن جا جهت طاعت الهى است كه به آن مأموريد.

شيخ ابو الفتوح رازى (رضوان اللّه عليه) فرمايد: «وجه» را معانى متعدد است: 1- روى آدمى. 2- قصد به فعل. 3- به معنى احتيال. 4- جهت و ناحيه. 5- قدر و منزلت. 6- به معنى ذات. 7- به معنى رضا.

و در آيه شريفه «وجه» را به معنى چهارم و ششم و هفتم حمل توان كرد، يعنى هر جا رو آوريد پس آنجا جهت الهى يا ذات سبحانى در آن مكانست به احاطه علميه و يا وجهه رضاى حق تعالى در آن باشد.

إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيمٌ‌: بدرستى كه خدا واسع است مغفرت و عطاء رحمت او. دانا است به مصالح احوال بندگان و اعمال آنها در تمام اماكن و ازمان.

تنبيه: مفسرين را در مورد آيه شريفه اختلاف است: بعضى اختصاص داده به نماز مستحبى بر راحله در سفر به هر جانب كه راحله به آن توجه نمايد صحيح است. و نزد جمعى نماز واجب است در موارد خاصى: 1- نماز ناسى كه در اثناء خطاى او ظاهر شود كه انحرافى از قبله دارد متوجه‌

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 238

قبله شده بدون منافى نماز را تمام كند. 2- صحت نماز ماشى در ضيق وقت كه متوجه غير قبله شود و رفتن او واجب باشد. 3- صحت نماز در شدت خوف بهر جا كه متوجه شود. 4- صحت نماز مريض كه ممكن نباشد توجه او به قبله. 5- صحت نماز ظان كه بعد از نماز مبين وقوع آن ميان مشرق و مغرب، و چون مسئله فروع دين است منوط باشد به فتواى حجج اسلامى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيمٌ (115)

ترجمه‌

و مر خدا را است مشرق و مغرب پس هر سمت رو آوريد پس آنجا جهت خدا است بدرستيكه خدا با وسعت و دانا است.

تفسير

يعنى از آن خداوند است دو سمت زمين كه تمام زمين باشد و وجه خدا را گفته‌اند ذات او است چون هيچ مكانى خالى از حق نيست و از سلمان فارسى رضوان اللّه عليه در توحيد نقل نموده كه جاثليق نصرانى از حضرت امير المؤمنين (ع) سؤالاتى نمود و جواب شنيد از آن جمله آن بود كه وجه خدا كجا است آنحضرت امر فرمود كه هيزمى آوردند و آتش افروختند پس از آن سؤال فرمود وجه اين آتش كجاست جاثليق عرض كرد همه جا حضرت امير (ع) فرمود اين آتش مصنوعى كه بدست ما تهيه شده است و جهش معين نيست خداوند اجل از اين است و اوصافش را نميتوان بخلق تشبيه نمود و اين آيه را تلاوت فرمود و فرمود هيچ امرى بر خداوند پوشيده نيست و قمى فرموده اين آيه نازل شده است در نماز نافله كه جائز است در سفر بهر سمت خوانده‌

جلد 1 صفحه 164

شود اما نمازهاى واجبى را بايد رو بقبله بجا آورد و در مجمع اين معنى را نسبت باخبار ائمه ما عليهم السلام داده است و عياشى از حضرت باقر (ع) نقل نموده قريب باين مضمون را و نسبت بپيغمبر (ص) داده است عمل بآنرا و در فقيه از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه اين آيه نازل شده است در باره قبله متحير و هرگاه كسى سهوا از قبله منحرف شود بيمين و يسار نمازش صحيح است چون ما بين مشرق و مغرب قبله است و بعضى گفته اند اين حكم صدر اسلام بوده كه مسلمانان مخير بودند بين نماز خواندن رو بكعبه و بيت المقدس و بعد نسخ شده است و بنظر حقير مستفاد از آيه آنستكه توجه بخداوند از هر جهت كه باشد خوب است چون او همه جا حاضر و ناظر است و احاطه وجودى و علمى بتمام موجودات دارد و در مقام بيان خصوص حكم نماز نيست اگرچه حكم آن ببركت اخبار ائمه اطهار استفاده شود و خداوند وسعت دارد بسعه ذات و قدرت و رحمت و بركت و عالم است بذوات و اعمال كل و مصالح آن در هر مكان و هر جهت فهو واسع عليم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لِلّه‌ِ المَشرِق‌ُ وَ المَغرِب‌ُ فَأَينَما تُوَلُّوا فَثَم‌َّ وَجه‌ُ اللّه‌ِ إِن‌َّ اللّه‌َ واسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (115)

(مشرق‌ و مغرب‌ ‌براي‌ ‌خدا‌ ‌است‌، ‌پس‌ بهر طرف‌ رو بگرداني‌ آنجا مورد توجه‌ خداست‌ بدرستي‌ ‌که‌ ‌خدا‌ محيط بهمه‌ چيز و داناي‌ بهر قصدي‌ ‌است‌) لِلّه‌ِ المَشرِق‌ُ وَ المَغرِب‌ُ ذكر مشرق‌ و مغرب‌ ‌در‌ ‌آيه‌ ‌براي‌ مثال‌ و نمونه‌ ‌است‌ ‌يعني‌ همه‌ جهات‌ ‌براي‌ ‌خدا‌ و ‌در‌ حيطه‌ علم‌ و قدرت‌ و سلطنت‌ اوست‌، بقرينه‌ جمله‌ ‌بعد‌ ‌که‌ عموم‌ ‌در‌ همه‌ امكنه‌ و جهات‌ ‌است‌ و مقيد بقيدي‌ نشده‌ و مي‌توان‌ ‌گفت‌ مشرق‌ و مغرب‌ دو جهت‌ اضافي‌ ‌است‌ ‌که‌ شامل‌ جميع‌ جهات‌ ميشود زيرا ‌پس‌ ‌از‌ اثبات‌ كرويت‌ زمين‌ و حركت‌ وضعي‌ ‌آن‌ ‌هر‌ نقطه ‌از‌ نقاط ‌آن‌ مشرق‌ و مغرب‌ ‌است‌ و تنها دو نقطه‌ جنوب‌ و شمال‌ حقيقي‌ ‌از‌ ‌آن‌ مستثني‌ ‌است‌ و ‌از‌ اينجهت‌ ‌در‌ آيات‌ ديگر نيز ‌اينکه‌ تعبير ‌شده‌ مانند وَ رَب‌ُّ المَشارِق‌ِ«1» و رَب‌ُّ المَشرِقَين‌ِ وَ رَب‌ُّ المَغرِبَين‌ِ«2» و لام‌ للّه‌ لام‌ ملكية ‌است‌ ‌يعني‌ همه‌ جهات‌ و نقاط ملك‌ خداست‌ و هيچ‌ مكاني‌ ‌از‌ تحت‌ علم‌ و قدرت‌ و احاطه‌ ‌او‌ بيرون‌ نيست‌ بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ خداوند جسم‌ نيست‌ ‌که‌ ‌در‌ مكاني‌ و جهتي‌ دون‌ ساير امكنه‌ و جهات‌ ‌باشد‌ بلكه‌ بهمه‌ جهات‌ و بجميع‌ عوالم‌ احاطه‌ دارد، و شايد كلمه‌ واسع‌ اشاره‌ بهمين‌ معني‌ ‌باشد‌ چنانچه‌ ميفرمايد:

وَ نَحن‌ُ أَقرَب‌ُ إِلَيه‌ِ مِن‌ حَبل‌ِ الوَرِيدِ«3» وَ إِذا سَأَلَك‌َ عِبادِي‌ عَنِّي‌ فَإِنِّي‌ قَرِيب‌ٌ«4» و مراد ‌از‌ احاطه‌، احاطه‌ جسمي‌ بجسم‌ ديگر نيست‌ بلكه‌ احاطه‌ قيوميت‌ و قدرت‌ ‌است‌.

1‌-‌ سوره‌ و الصافات‌ ‌آيه‌ 5

2‌-‌ سوره‌ الرحمن‌ ‌آيه‌ 17

3‌-‌ سوره‌ ق‌ ‌آيه‌ 15

4‌-‌ ‌سورة‌ البقرة ‌آيه‌ 182

جلد 2 - صفحه 161

و امّا توجّه‌ بكعبه‌ ‌در‌ حال‌ نماز و نحو ‌آن‌ نه‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ خداوند ‌در‌ طرف‌ كعبه‌ ‌باشد‌ بلكه‌ ‌براي‌ احترام‌ كعبه‌ ‌است‌ ‌که‌ بيت‌ اللّه‌ الحرام‌ و قبله‌ مسلمين‌ ‌است‌، و همچنين‌ توجه‌ ببالا و بلند كردن‌ دست‌ بطرف‌ بالا ‌در‌ حال‌ دعا ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ نزول‌ بركات‌ ‌از‌ طرف‌ بالاست‌ و ‌از‌ اينجهت‌ ‌در‌ بسياري‌ موارد قبله‌ شرط نيست‌ مانند نماز ‌در‌ حال‌ حركت‌ سواره‌ ‌ يا ‌ پياده‌ و ذكر و دعا و تلاوت‌ قرآن‌ ‌در‌ ‌غير‌ صلوة و امثال‌ اينها ‌که‌ استقبال‌ ‌در‌ ‌آن‌ مستحب‌ّ ‌است‌ ‌ يا ‌ شرط نيست‌.

و مراد ‌از‌ جمله‌ فَأَينَما تُوَلُّوا فَثَم‌َّ وَجه‌ُ اللّه‌ِ اينست‌ ‌که‌ بهر طرف‌ توجه‌ كنيد توجه‌ بخداست‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ ‌در‌ توجه‌ بخدا قصد و نيت‌ و خلوص‌ لازم‌ ‌است‌ نه‌ جهت‌ و طرف‌ مگر ‌در‌ مواردي‌ ‌که‌ جهت‌ و توجه‌ بطرف‌ مخصوص‌ شرط ‌شده‌ ‌باشد‌.

و توهم‌ نشود ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ بآيه‌ قبله‌ وَ مِن‌ حَيث‌ُ خَرَجت‌َ فَوَل‌ِّ وَجهَك‌َ شَطرَ المَسجِدِ الحَرام‌ِ وَ حَيث‌ُ ما كُنتُم‌ فَوَلُّوا وُجُوهَكُم‌ شَطرَه‌ُ«1» منسوخ‌ ‌شده‌ ‌باشد‌ چنانچه‌ بعضي‌ ‌از‌ مفسرين‌ توهم‌ كرده‌اند زيرا ‌آيه‌ قبله‌ ‌در‌ مقام‌ شرطية ‌آن‌ ‌در‌ خصوص‌ نماز و ذبيحة و نحو اينهاست‌ منافي‌ ‌با‌ عموم‌ حكم‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌در‌ ساير موارد نيست‌، و مراد ‌از‌ عليم‌ احاطه‌ علمي‌ حق‌ بهمه‌ جزئيات‌ و اسرار و ضمائر و بواطن‌ و ظواهر و جميع‌ جهات‌ ‌است‌.

1‌-‌ ‌سورة‌ البقرة ‌آيه‌ 151

162

برگزیده تفسیر نمونه


اشاره

آیه 115

شأن نزول:

ابن عباس می‌گوید: این آیه مربوط به تغییر قبله است، هنگامی که قبله مسلمانان از بیت المقدس به کعبه تغییر یافت یهود در مقام انکار برآمدند و به مسلمانان ایراد کردند که مگر می‌شود قبله را تغییر داد؟ آیه نازل شد و به آنها پاسخ داد که شرق و غرب جهان از آن خدا است.

تفسیر:

به هر سو رو کنید خدا آنجاست! در آیه قبل سخن از ستمگرانی بود که مانع از مساجد الهی می‌شدند، و در تخریب آن می‌کوشیدند این آیه دنباله همین سخن است، می‌گوید: «مشرق و مغرب از آن خداست، و به هر طرف رو کنید خدا آنجاست» (وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ).

منظور از مشرق و مغرب در آیه فوق اشاره به دو سمت خاص نیست بلکه این تعبیر کنایه از تمام جهات است.

چنین نیست که اگر شما را از رفتن به مساجد و پایگاههای توحید مانع شوند، راه بندگی خدا بسته شود، مگر جایی هست که از خدا خالی باشد، اصولا خدا مکان ندارد. و لذا در پایان آیه می‌فرماید: «خداوند نامحدود و بی‌نیاز و دانا است» (إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ).

ج1، ص114

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.
  3. چنان كه مسلم و ترمذى و نسائى صاحبان سه صحاح از صحاح سته اهل سنت و جماعت نيز اين حديث را از عبدالله بن عمر روايت نموده اند.
  4. در تفسير على بن ابراهيم از امام كاظم عليه‌السلام روايت شده كه اين آيه درباره نماز نافله در هنگام مسافرت نازل گرديده كه به هر طرفى كه راحله و كاروان به راه افتاده باشد. به همان سمت نماز بخوانند ولى نمازهاى واجب اگر چه در سفر باشد طبق آيه شريفه «وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ» بايد به طرف قبله خوانده شود و نيز در تفسير عياشى بنا به روايت حريز از امام محمدباقر عليه‌السلام چنين ذكر گرديده كه اين آيه درباره تطوع بخصوص نازل گرديده چنان كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در هنگام سفر به سوى خيبر به هر سو كه راحله و كاروان مي‌رفت نماز مي‌خواند و نيز موقعى كه از مكه مراجعت نموده بود در حالتى كه كعبه پشت سر او قرار گرفته بود به نماز مشغول گرديد و در تفسير مجمع البيان نيز موضوع مذكور در تفسير على بن ابراهيم بنا، به نقل از ائمه اطهار عليهم‌السلام روايت و نقل گرديده است.
  5. صاحب تفسير مجمع البيان اين موضوع را از جابر روايت نموده و نيز دارقطنى و ابن مردويه از مفسرين عامه هم آن را از جابر روايت كرده اند.
  6. صاحبان تفسير جامع البيان از عامه و تفسير روض الجنان از خاصه از قتاده روايت كنند كه نجاشى پادشاه حبشه وقتى وفات يافت جبرئيل خبر مرگ او را به پيامبر رسانيد و گفت طبق دستور پروردگار بايد بر او نماز بگذاريد مسلمين گفتند ما چگونه بر شخصى نماز بگذاريم كه خود به طرف بيت‌المقدس نماز مي‌خوانده است سپس اين آيه نازل گرديد.
  7. صاحب جامع البيان از مجاهد و صاحب روض الجنان از حسن بصرى و ضحاك و مجاهد روايت كنند كه وقتى كه آيه «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» نازل گرديد، مسلمين گفتند: به كدام سمت خدا را بخوانيم سپس اين آيه نازل گرديد.
  8. در تفسير طبرى و تفسير ابن ابى حاتم از ابن عباس روايت شده وقتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به مدينه هجرت فرمود تا چند ماه به طرف بيت المقدس نماز مي‌خواند اين كار باعث خوشحالى يهوديان گرديد ولى رسول خدا تمايل داشت به طرف قبله ابراهيم نماز بخواند. لذا اغلب از خداوند درخواست مي‌كرد و توجه خود را به طرف آسمان مى انداخت تا اين كه آيه «فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ» نازل گرديد بعد از اين واقعه يهوديان به شك و ترديد افتادند و گفتند: چه چيز باعث تغيير قبله از بيت‌المقدس به طرف خانه كعبه شده است سپس اين آيه نازل گرديد.
  9. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 31.

منابع